دنیای یک دانشجوی مهندسی

جوانی ز سر گرفت!

سه شنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۳، ۱۱:۴۸ ب.ظ

این هم همینجوری دلم فال خواست گرفت و حضرت حافظ هم انگار روی خوش به ما نشون داد در ضمن هوا سرد شده هوای پرنده ها و گربه ها رو بیشتر داشته باشید

ساقی بیا! که یار ز رخ پرده برگرفت
کار چراغ خلوتیان باز درگرفت
آن شمعِ سرگرفته، دگر چهره برفروخت
وین پیر سالخورده، جوانی ز سر گرفت
آن عشوه داد عشق، که مُفتی زِ ره برفت
وآن لطف کرد دوست، که دشمن حَذَر گرفت
زنهار از آن عبارتِ شیرینِ دلفریب
گویی که پسته‌ی تو سخن در شکر گرفت
بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود
عیسیٰ دمی، خدا بفرستاد و برگرفت
هر سروقد که بر مَه و خُور، جلوه می‌فروخت
چون تو درآمدی، پی کاری دگر گرفت
زین قصه هفت گنبدِ افلاک پرصَداست
کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت
حافظ تو این سخن ز که آموختی؟ که بخت
تَعویذ کرد شعر تو را و به زر گرفت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی